زندگینامه

شهید آیت ا... دکتر مفتح در 27 خرداد 1307 هجری شمسی در خانواده ای روحانی و اهل علم در شهر همدان متولد شد پدر ایشان حجت الاسلام شیخ محمود مفتح از اساتید و فضلای حوزه علمیه همدان به شمار میرفت که از طلاب دوره نخستین حوزه علمیه قم در زمان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود ایشان با تبحری که در ادبیات فارسی و عربی داشت بخشی از عمر گرانمایه خود را صرف تعیلم و تعلم علوم نبوی و احادیث اهل بیت ( ع) نمود و اشعار بسیاری نیز در  رثای اهل بیت سروده است . پدر شیخ محمود مفتح، کربلایی مهدی از زاهدان و بزرگان دوران خود بود مزار وی در روستای کلدسر همدان علی رغم گذشت سالها، هنوز هم محل توجه و نذر و نیاز مردم است و شیخ محمود پس از در گذشت ایشان در مقام و جایگاه او به رتق و فتق امور شرعی و عرفی مردم روستای خود در روستاهای اطراف می پرداخت. خانم فاطمه ثمالی همسر شیخ محمود مفتح و مادر شهید دکتر مفتح نیز از خانواده ای اهل علم و  هرگز لحظه ای از تربیت شایسته فرزندانش غافل نشد و با ایثار و از خود گذشتگی توانست  فرزندان و کودکان آن شهید بزرگوار را به بهترین شکل پرورش دهد و همانطور که دکتر مفتح نیز شوق بچه ها برای تحصیلات عالیه بودند ، فرزندان ایشان اعم از پسر و دختر به تحصیلات و مدارج عالی علمی در مقاطع دکتری و فوق لیسانس و لیسانس دست یافتند.

 دکتر محمد مفتح در هفت سالگی تحصیل در دبستان را آغاز کرد و کمتر از ده سال سن داشت که در مجالس وعظ و. خطاب پدر پامنبری هایی به سبک قدیم اجرا میکرد. ایشان احکام اسلام و قدومات ادبیات فارسی و عربی را از پدر به خوبی آموخت و پس از اتمام دوره دبستان جهت فراگیری علوم انسانی به مدرسه علمیه آیت الله العظمی آخوند ملا علی همدانی رفت .

ایشان در مدت تحصیل در این مدرسه مورد توجه رئیس این مدرسه بود. حجت الاسلام سید هاشم حمیدی از طلاب هم دوره ایشان در همین مورد توضیح می دهد. "مرحوم آخوند به طور کلی به طلابی که جدی و درس خوان بودند و می دانست که آینده روشنی دارند خیلی اعتماد داشت و احترام می گذاشت با اینکه آخوند ( ره ) یک روحانی سنتی بود ولی دید روشنی داشت و نسبت به شهید مفتح هم آینده اش را می فهمید و معتقد بود."

از اساتید دیگری وی در حوزه علمیه همدان مرحوم سید محمد جلالی از علمای برجسته این شهر بود که قسمتی از شرح لمعه را نزد  او وقسمت دیگررا  نزد  مرحوم آیت ا.... حاج شیخ محمد علی دامغانی آموخت آشنایی با عالمان وارسته و فراگیری مقدمات علوم اسلامی و فقه و اصول و کلام و منطق و حدیث در طی این 7 سال عطش علمی ایشان را مضاعف ساخت   بطوری که حوزه علمیه همدان دیگر جوابگوی سوالات او نبود.

ایشان بعد از اتمام دوره مقدماتی در حوزه همدان تمایل بسیاری برای حضور در حوزه علمیه نجف داشت اما بدلیل صغر سن با مخالفت والدین مواجه شد و در نتیجه در سال 1322 ه ش در سن 16 سالگی عازم حوزه علمیه قم گردید. در آن زمان مدرسه دار الشفا محل تدریس بزرگانی از علما و محققین بود. ایشان طی تحصیل خود در این حوزه، از محضر اساتید و مدرسین شاخصی همچون آیت ا... العظمی بروجردی ، آیت ا... محقق داماد ، علامه طباطبایی آیت ا... مرعشی آیت ا... العظمی گلپایگانی، و آیت ا... خمینی درس آموخت ( زیر نویس بخشی از رسائل شیخ انصاری در محضر آیت ا... مجاهد تبریزی و بخشی دیگر از رسائل و مکاتب  نزد آیت ا...محقق داماد، فلسفه و عرفان در محضر علامه طباطبایی ، دروس خارج فقه و اصول فقه نزد مرحوم آیت ا... بروجردی و آیت ا... حجت و دروس عرفان و خارج اصول در عالی ترین سطح نزد امام خمینی ایشان در زمان بسیار کوتاهی به درجه اجتهاد نائل شد و به تدریس سطوح عالی فقه و اصول و منظومه حاج ملا هادی سبزواری پرداخت . در همین زمان ایشان در شرح منظومه، اثری تحت عنوان روش اندیشه در علم منطق به رشته تحریر در آورد که در اندک زمانی یکی از منابع اصلی در تدریس منطق در حوزه علمیه قم گردید. این اثر هم اکنون به عنوان کتاب درسی در حوزه دانشگاه برای بالاترین سطح منطق مورد استفاده قرار می گیرد.

 

ازدواج

شهید دکتر مفتح در سن 21 سالگی در نیمه شعبان در سال 1328 ه ش با تنها دختر آیت ا...  صدر علی جابری انصاری ازدواج کرد.

آیت ا... صدر علی جابری انصاری که از نوادگان جابربن عبدا... انصاری بودن از علما و مراجع همدان و استاد برجسته حوزه علمیه نجف بودند که به اصرار مردم همدان و به منظور تدریس با تکلیف از سوی آیت ا... العظمی سید ابوالحسن اصفهانی از نجف به همدان بازگشتند . خانم فاطمه جابری انصاری همسر عالمه و فاضله شهید مفتح سی سال در کنار ایشان زندگی کردند و حاصل زندگی مشترک آنها 8 فرزند می باشد که همسر شهید مفتح در تمام سالهای مبارزات و سختی در کنار ایشان با صبوری امور خانواده و فرزندان را به بهترین نحو انجام می دادند و در کنار آن هر گاه فرصتی دست می داد خود نیز به مطالعه کتب مذهبی و تاریخی می پرداختند، ایشان پس از شهادت دکتر مفتح با صبر و تلاش و توکل توانست خلا وجودی پدر را پر کرده و در همدان بودند و شهید دکتر مفتح در محیطی روحانی و معنوی رشد و نمو یافت .

 

تحصیلات دانشگاهی

در شرایطی که تحصیل در دانشگاه از نظر اغلب علما در آن زمان نهی شده بود و علوم جدید انحراف و مغایربا شعائر محسوب می شد، شهید فتح بر خلاف این دیدگاه در حالی که با درجه اجتهاد مشغول به تدریس فلسفه، منطق و عرفان در حوزه علمیه بود در سال 1333 ه ش از اولین روحانیونی بود که برای تدریس در رشته معقول ( فلسفه – منطق – عرفان) وارد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران شد و به عنوان دانشجو در مقطع لیسانس آغاز به تحصیل کرد.

وی با این اقدام مورد طعن  قشریون و اعتراض و طرد از سوی هر دو گروه روحانی و دانشگاهی قرار گرفت واکنش منفی به امر فوق از سوی حوزویان به نحوی بود که حتی ظرف ایشان هم آب می کشیدند مانند برخوردی که برخی افراطیون     با آیت ا... خمینی در سالهای نه چندان دور داشتند و یا سعی می کردند با ایشان رو در رو نشوند تا مجبور به سلام علیک نشوند و شهید مفتح با ورود به دانشگاه سعی داشت جدایی عمیقی را که بین افراد تحصیل کرده دانشگاهی و تحصیل کردگان حوزه علمیه وجود داشت و حکومت هم مستقیم و غیر مستقیم آن را تشدید می کرد بشکند و اولین گام ها برای مدت این دو نهاد علمی را بردارد و می توان این حرکت را از مهم ترین و پر زحمت ترین اقدامات به عنوان زیر ساخت فرهنگی   وقوع انقلاب اسلامی تلقی کرد و در سال 1336 دوره لیسانس را با موفقیت به پایان رسانید و همزمان با تدریس در حوزه علمیه ، تدریس در دبیرستانهای قم را آغاز نمود سپس تحصیل در دکترای رشته معقول را ادامه داد و در سال 1344 ه ش با درجه بسیار خوب موفق به ارائه رساله خویش با موضوع " حکمت الهی در نهج البلاغه " شد مدرک دکترای خود را دریافت کرد. استاد راهنمای دکتر مفتح در این رساله، مرحوم سید محمد شکوه بوده است.

ایشان تا آن تاریخ تنها فرد حوزه علمیه قم بود که در هر دو رشته علوم قدیم و علوم جدید بالاترین رتبه را کسب کرده بود.

تدریس در دانشگاه تهران

در سال 1347 شهید مفتح به دلیل مبارزات متعدد و سخنرانی های روشنگرانه شان به  نواحی بد آب و هوایی در کرمان تبعید شد و چون این ایام سپری شد به وی اجازه ندادند به قم بیاید .

شهید مطهری که در دانشکده الهیات دانشگاه تهران مشغول تدریس بود زمینه ای فراهم نمود که ایشان به تهران بیاید و تدریس در این دانشکده را به عهده بگیرد. شهید مفتح نیز پذیرفت زیرا این برنامه جدید استقلال بیشتری برایش فراهم می کرد و نیز موقعیت مناسبی برای ایجاد ارتباط با نسل دانشگاهی به وجود می آوردو نیز می توانست با اقامت در تهران فعالیتهای مبارزاتی را نیز ساماندهی کند.

دکتر مفتح در دانشگاه به تدریس متون فلسفه عربی ، حکمت اشراق، فلسفه ملاصدرا به علم کلام، فقه جعفری و فلسفه طبیعیات پرداخت و نیز به عنوان استاد راهنما در مقطع دکتری و فوق لیسانس برای دانشجویان وقت زیادی را صرف می کرد که از جمله پایان نامه های ایشان می توان  به این موارد اشاره کرد: ترجمه کشف المراد، ترجمه تجربه اعتقاد به ترجمه شواهد الربوبیه و ....

همچنین ایشان علاوه بر تدریس در دانشگاه ، نماز جماعت در مسجد دانشگاه  ماند که به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه تهران انجام گرفته بود اقامه می کرد و نیز به دعوت دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف نیز هفته ای دو روز را برای راهنمایی دانشجویان در مسجد آن دانشگاه اختصاص می داد.

ایشان تربیت متخصص متعهد و با وجدان را از نیازمندیهای یک جامعه می دانست و با توجه به این نیاز ،تعلیمات اخلاقی و انسانی را در دانشگاهها ضروری می پنداشت و طبق نظر ایشان در دانشکده پزشکی این نیاز واضح تر است.

علاوه بر تاثیرات متعدد حضور دکتر مفتح در دانشگاه می توان آن را نقطه عطفی در گشایش باب دیگری از مبارزه، در  سنگر دانشگاه به حساب آورد.

دکتر محمودی از شاگردان شهید مفتح می گوید : در دانشکده یا منبر با وجود جو امنیتی آن زمان، با جرات مسائل روز را بیان می کرد و با دانشجویان بسیار متواضع و صمیمی بود و در کنار تدریس دروس رسمی ، مسائل فکری، سیاسی، اعتقادی ، اجتماعی و درد هایی که در جامعه وجود داشت را عمیق و جذاب مطرح می کرد و برای فهماندن تفکرات امام خمینی به دانشجویان تلاش می نمود و جوانان را تربیت سیاسی می کرد.