سیاسی

در پیروزی انقلاب اسلامی عوامل متعددی را می توان مؤثر دانست. آن چه تا کنون در بررسی های مربوط به علل این رویداد کم تر مورد توجه قرار گرفته است، عومل و زیر ساخت های فرهنگی این انقلاب بزرگ است. در کنار مبارزات سیاسی، تلاش های فکری و فرهنگی وجه اهمیت شخصیت های مبارزی چون آیت الله دکتر مفتح، شهید مطهری و شهید باهنر و دیگران بوده است. این مقاله به بررسی زندگی و مبارزات شهید مفتح می پردازد.

دکتر مفتح، در تبیین مدیریت سیاسی جامعه از دیدگاه اسلام، رهبری سیاسی و معنوی را تفکیک ناپذیر می داند و معتقد است حضور و مدیریت معنوی پیشوایان الهی، مدیریت سیاسی آنان بر جامعه را نیز به همراه دارد و نفی حق مدیریت سیاسی برای پیشوای معنوی، غصب و امری ناصواب است. «مقام رهبری معنوی و سیاسی از هم جدا نیست، چه کسی می گوید دین از سیاست جداست، مگر رسول الله پیشوای سیاسی نبود، مگر امیرالمؤمنین در دوران خلافت مقام رهبری سیاسی را نداشت، ائمه دین را که ما برایشان فریاد می زنیم؛ حق ائمه ما را قطع کردند، کدام حقشان را ؟ پیشوایی معنوی که غصب نشده بود. منظور ما همان حق سیاسی و رهبری سیاسی ائمه است.» ایشان به همراهی دین و سیاست معتقد است. «مسأله ی سیاست با مذهب توأم بوده و در تمام زمان ها رهبران دولت ها، حق سیاست را از رهبران مذهبی سلب نموده اند... من هشت سال است که از طرف امام خمینی مأموریت دارم که بیان ایشان را، برای ملت شریف و مسلمان ایران ایراد کنم.»  دکتر مفتح معتقد به رهبری فقیه جامع الشرایط در جامعه است: «در رأس یک ملت، یک فقیه و مرجع تقلید باید باشد که؛ شجاع، آگاه، دل سوز و عالم به زمان باشد... در اسلام سلسله مراتب و سازمان روحانی به مفهوم مسیحیت آن وجود ندارد و طبقه روحانی که دارای مزایای خاص اجتماعی باشد، در اسلام مطرح نیست، بلکه مردم در برابر هم مسئول و از نظر حقوق اجتماعی مساویند.»

 

ضرورت تشکیل حکومت اسلامی

از دیدگاه دکتر مفتح، برنامه پیامبران تنها عبادت نبوده است، بلکه تشکیل حکومت برای نوع بشر در دستور کار آنان قرار داشته است. آنان قادر بودند در سایه ی یک حکومت الهی، بشر را به سر منزل مقصود برسانند. وی حکومت اسلامی به معنای واقعی آن را، تنها راه سعادتمندی مسلمانان می داند. «تنها راه سعادت این امت، حکومت اسلام و اسلام است. من تکیه می کنم و تکیه خواهیم کرد روی این کلمه اسلام و حکومت اسلام بر مبنای فکر اسلام، با همه ابعاد اسلامی اش نه تنها در یک بعد.» دکتر مفتح، در باره ی لزوم برپایی حکومت الهی بر این باور است: «حکومت در بین جوامع انسانها باید حکومت الهی و فرستادگان خدا، انبیاء، اولیاء و رجال الهی باشد. چرا؟ اگر حکومت بدست اینگونه مردان الهی شد، اینها دارای یک مکتبی هستند. مکتبی رهایی بخش، تعالی بخش. اگر جامعه روی آن طریقه و صراط افتاد، مسلماً روی سعادت را خواهد دید.» ایشان، نمونه عینی و کاملی از حکومت اسلامی را معرفی می کند و آن، حکومت حضرت رسول (ص) و امام اول شیعیان حضرت علی (ع) است و مشخصه این نوع حکومت در زمان فعلی را جمهوریت و انتخاب از طریق اکثریت مردم می داند. «اسلامی ترین شکل حکومت همان بود که در حیات رسول اکرم و صدر اسلام و مخصوصاً در خلافت علی بن ابیطالب، تحقق یافت که کلیه احکام الهی مراعات و دقیقاً اجرا می شد، خلافت موروثی نبود. اساس کار، با بیعت برگزیدگان امت، استحکام می یافت. آن حکومتی را می توان اسلامی نامید، که بر مبنای ایدئولوژی های اسلامی استوار و مجری اش از توده مردم با آراء عمومی (جمهور) انتخاب شده و مسائل مادی و معنوی اش با هم آمیخته و پیوسته باشد.» برای آگاهی بیشتر از دیدگاه آیت الله مفتح، پیرامون نحوه حکومت در ایران پس از انقلاب، به بخشی از مصاحبه تلویزیونی که در اسفند 1357 و در اوائل پیروزی انقلاب اسلامی انجام گرفته، اشاره می شود. ایشان هدف از انقلاب اسلامی را تشکیل دولت اسلامی و حکومت اسلامی اعلام نموده و پیش نیاز تشکیل دولت اسلامی را تصویب قانون اساسی و نیز وجود یک مجری صحیح برای اجرای آن قانون می داند. بدین گونه که پس از تصویب قانون اساسی و به معرض رفراندوم گذاشته شدن، رئیس دولت توسط مجلس انتخاب و او نیز وزرا را انتخاب می کند. ایشان، در ادامه معیار کلی دولت اسلامی را بر اساس قرآن و بر اساس قوانین اسلامی در تمامی امور می داند و به طور کلی، اسلام را زیر بنای حکومت اسلامی و الگو در همه ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... معرفی می نماید. دکتر مفتح که از پرچم داران نهضت اسلامی بود، پس از پیروزی انقلاب بنا بر مصاحبه خود با خبرنگار نه تنها ادعای سهم خواهی و گرفتن مسئولیت در جمهوری اسلامی نکرد، بلکه به اصرار دوستان در پذیرش مقام و منصب پاسخ منفی داده و همچنان علاقمند به خدمت فرهنگی به مردم و دانشجویان بود. حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر محمد هادی مفتح خاطره ای در این مورد بیان می کند: «وقتی دولت بازرگان استعفا داده بود و اعضای شورای انقلاب هرکدام مسئولیتی گرفته بود بخاطر دارم که آیت الله هاشمی رفسنجانی با شهید مفتح تماس گرفت و اصرار می کرد یک وزرارتخانه را بپذیرد. بحث نیم ساعت طول کشید ولی ایشان قبول نکردند و گفتند: وظیفه خودم را کار علمی و کار دانشگاه می دانم. طبیعتاً مرحوم مطهری و... هم نظرشان بیشتر بحث فرهنگی و هدایت فرهنگی جامعه توسط روحانیت بود.» پیشگیری و مقابله با هر گونه انحراف از مسیر اصلی نهضت، در طول مبارزات و ایام اوج گیری انقلاب، از دغدغه های مهم دکتر مفتح بود و تلاش بسیاری داشتند تا از انحراف مسیر نهضت اسلامی، ممانعت به عمل بیاورند و با کوچکترین علائم انحراف، سریع مقابله می نمودند. دکتر محمد مهدی مفتح در این زمینه خاطره ای بیان کرده اند: «جبهه ملی بالای اعلامیه هایش می نویسد (هدف ما حاکمیت ملی است) این گروه روی حاکمیت ملی بسیار تأکید می کرد. شهید مفتح در سخنرانی هایشان تأکید می کردند که هدف ما حکومت اسلامی است و ویژگی های حکومت اسلامی را بر می شمردند و توضیح می دادند که حاکمیت ملی در جامعه ما در سایه حکومت اسلامی قابل تحقق است.» درس گرفتن از تاریخ گذشتگان، به پیشگیری بسیاری از رخدادهای تلخ و ناگوار که جوامع اسلامی را تهدید می کند، می انجامد. در طول تاریخ اسلام، همواره جاه طلبی های سیاسی و مادی حکام به اصطلاح مسلمان که به طور معمول با استفاده از ابزار دین انجام می شد و اولویت مصلحت فردی بر مصلحت مردم و پا فشاری بر اختلافات موجب تفرقه و تزلزل پایه های قدرت شده در نتیجه تضعیف جوامع مسلمان و ناامیدی مردم از کارآمد بودن نظام های حاکم را به دنبال داشته است و در نهایت تسلط فرهنگی و سیاسی قدرت های غرب یا شرق بر جامعه را به همراه خواهد داشت. لذا حاکمان کشورهای اسلامی با استفاده از الگوی حکومت اسلامی مانند حکومت پیامبر (ص) و علی بن ابیطالب (ع) است با رواج آزادی و مساوات و برابری و ریشه کن نمودن فقر و فساد و ظلم و ستم در این راه گام بردارند. دکتر مفتح در ادامه مبارزات سیاسی خویش، برای آشنا نمودن آحاد مردم با این مهم، اقدام به برگزاری سلسله مباحث حکومت اسلامی نموده و با تکیه بر اسلام و قرآن، اعلام می کنند هدف اصلی ما تشکیل حکومت اسلامی است. ایشان علل عقب ماندگی کشورهای اسلامی را به رغم برخورداری از ثروت های خدادادی، ناشی از عملکرد مسلمانان می داند و بدین گونه شرح می دهد: «آری مجموع این عوامل را از دست داد؛ روح سلحشوری و خو گرفتن به زندگی اشراف منشانه از طرف مردم، و حکومت شهوت پرستان و تحریکات خطرناک دشمنان، همه و همه دست در دست هم داد و انحطاط نکبت بار کنونی مسلمین بوجود آورده و کشورهای زرخیز و پر ثروت اسلامی، به صورت مستعمره و بازاری برای غارتگران ساخت.» دکتر مفتح آزادی بیان را از مؤلفه های حکومت اسلامی می داند و بر این باور است که همه ایرانیان فارغ از هر نوع عقیده و نگرش، از حق اظهار نظر و بیان عقاید خویش برخوردارند، مشروط بر این که توطئه در کار نباشد و آسیبی به تمامیت ارضی کشور وارد نشود. «در جمهوری اسلامی همه مکتب ها آزادند و باید آزاد باشند، همه می توانند نقطه نظرهای مکتب هایشان را بگویند. البته آزادی بیان مکتب، غیر از توطئه است. این دو نباید با هم اشتباه بشود، کسی که از شکل چپی و مارکسیستی، می خواهد به انقلاب و رهبری ما ضربه بزند و بین روحانیت و دانشگاه جدایی بیندازد، اگر به عنوان مثال از یک نوجوان سوال کنیم که این کار به نفع آمریکا تمام می شود یا ایران؟ جواب می دهد آمریکا بهره می برد، این مسئله خیلی روشن و واضح است. چرا در برابر هم قرار بگیریم؟ مگر ما همه خواهان عظمت اسلام و یا ایران نیستیم؟ اینکه تعبیر کردم و یا اسلام برای اینکه تعبیر اول جامع تر باشد، چون آن مارکسیست هم یک فرد ایرانی است و در این آب و خاک حقی دارد و می تواند برای عظمت ایرانش خدمت کند، اما در مسیر عظمت ایران، نه در مسیر تجزیه و چند پاره شدن و فروش ایران و خیانت به کشور، تا دو مرتبه استعمار بر گردن ما سوار شود.» دکتر مفتح، نحوه اعطای مسئولیت به فعالان و مبارزان نهضت اسلامی در حکومت اسلامی را، تشریح کرده و معتقد است، انقلاب اسلامی ایران، همچون انقلاب های دیگر نیست که مبارزین پس از پیروزی سهم خواهی نموده و غنیمت دریافت کنند و لازم است با رفراندوم همگانی و با رأی مردم، نمایندگان مجلس انتخاب شوند و سپس بصورت سلسله مراتب، رئیس دولت و وزراء کابینه و همچنین استانداران و فرمانداران و... منصوب می شوند.

 

 نحوه برخورد با گروه های مخالف حکومت

نظر ایشان در برخورد با گروه های مخالف حکومت بدین گونه بود که، با این افراد تا زمانی که اقدام مسلحانه انجام نداده اند، برخورد فرهنگی، بحث علمی و مدارا صورت گیرد، چون منشأ بسیاری از این مخالفت ها را عدم آگاهی افراد می دانستند.

 

عدم همکاری با حکومت غیر اسلامی و جائر

بدون تردید آسیب به جوامع مسلمان و توفیق استعمار در اجرای نقشه های شوم خود، ریشه در عوامل مختلف دارد که یکی از آنها وجود حکام فاسد و سست عنصر به ظاهر مسلمان در جوامع اسلامی است. دیدگاه دکتر مفتح در این باره چنین است: «بزرگترین ضربتی که به پیکر اسلام و مسلمین وارد شده، آنان را آماده این ذلت و استعمارزدگی نمود، رواج فساد و شهوت در دربار خلفاء و زمامداران به اصطلاح مسلمان بود. زیرا انحراف و سستی زمامدار خطرهایی بزرگ ببار می آورد.» در مورد همکاری با حکومت غیر اسلامی و جائر، ایشان به شدت مخالف این امر بوده و تنها حضور علمی در دانشگاه و آموزش و پروزش را با اهداف فرهنگی پذیرفته و با مشغول شدن در سایر ارگان های دولتی مخالف بود، حتی با وجود دعوت از وی برای شرکت در مجمع دارالتبلیغ برخلاف سایر دوستان، حاضر به همکاری با آن مجمع که شائبه وابستگی به رژیم را داشت نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت نظر ایشان برعدم همکاری با حکومت غیر اسلامی و جائر مگر برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر یا همان امور فرهنگی و آموزشی است.

مبحث قابل تعمق آیت الله مفتح، در باره ظلم های فردی و اجتماعی که موجب تزلزل پایه های یک نظام و سقوط حتمی آن می گردد و در شرح آیات اصول اعتقادی قرآن، بخش فلسفه انقلاب و حکومت با استناد بر آیات قرآن به آن اشاره کرده است. وی پس از ذکر مراحل تغییر نظام طاغوتی به نظام الهی، ظلم هایی که سبب زوال یک نظام می گردد را بر می شمارد:

تکذیب حق: جامعه ای که در برابر حق عناد ورزیده و به ارزشهای انسانی بی اعتنا گردد و در خودخواهی و غرور گرفتار شده، قدم در جاده سقوط گذاشته است.

حکومت فاسدان: جامعه ای که فضیلت ها را فراموش کرده و خصلت های پاک انسانی جای خود را به جاه طلبی ها وافزون خواهی ها و مقام پرستی ها داده و شانس کسب قدرت حکومتی برای افراد رذل تر و درنده تر بیشتر باشد، ناپاکان بر سرنوشت و مقدرات مملکت حاکم خواهند شد.

اسراف و فساد: به قدرت و حکومت رسیدن عناصر ناپاک، و در دسترس داشتن وسایل خوشگذرانی و عیاشی و عدم وجود بازدارنده اخلاقی، دست به اسراف زده، ناهماهنگی و اختلاف شدید طبقاتی ایجاد می گردد و همین امر عامل استثمار و بهره کشی طبقه زورمند افزون طلب از طبقه زیر دست می شود.

استبداد: در جامعه ای که طبقه زورمند حاکم گردید و اسراف و فساد در حکام و زورمندان شیوع یافته است. طبقات زیر دست، تحت فشار قرار می گیرند. برای پیشگیری از طغیان و جنبش آنان، استبداد و دیکتاتوری همراه با شکنجه و زجر و زندان آنان اعمال می شود.

رکود اقتصادی: ثروت که به منزله خون جامعه لازم است در همه شریان های جاری باشد در انحصار عده ای خاص قرار گرفته و بهره برداری از آن فقط به شکل ربا، با همه شئون و اشکال آن رواج می یابد و نتیجه آن رکود اقتصادی خواهد بود.

 

ولایت فقیه

دکتر مفتح، در تبیین نظریه ولایت فقیه، به آیه ی 55 سوره مائده اشاره می کند: «آیاتی از قرآن که در این زمینه می توانیم به آنها تکیه کنیم انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکوه و هم راکعون یعنی ولی و اولی به تصرف شما، خدا و رسول خدا هستند و کسانی که نماز بر پای می دارند و در حال رکوع، زکوه می دهند (منظور علی علیه السلام است) ولایت فقیه نیز در حکومت اسلامی از اینجا ناشی می شود.» از منظر دکتر مفتح وقوع یک انقلاب نیازمند شروط و ارکانی است.

  • حضور رهبری آگاه و بیدار و الهی برای هدایت یک نهضت ضروری است.
  • فراهم بودن زمینه و شرایط برای وقوع انقلاب بر همین اساس، نظریه لزوم رهبری واحد در جریان انقلاب اسلامی را مطرح نمود و همواره بر رهبری واحد امام خمینی تأکید داشت و در خطبه نماز عید فطر سال 1357 قیطریه تهران، بر آن تأکید می کند. چرا که در سایه رهبر واحد، وحدت ملت و پیشگیری از انحراف در نهضت محقق می شود.

ایشان لزوم وجود وحدت آفرین رهبر فقیه، برای ایجاد هماهنگی و انسجام اقشار جامعه، در مقابله و ایستادگی برابر مخاطرات دشمنان را یادآوری می کند: «دانشگاه و مذهب و روحانیت (مذهب شناس ها) با هم متحدند و در رأس این ملت، یک فقیه و مرجع تقلید است، مرجعی که اختیار کار ما دست اوست هر فرمانی بدهد، مطیع او هستیم. یک جامعه که اختیار حرکتش در دست یک مرجع فقیه شجاع آگاه و دلسوز عالم به زمان است، ببینید چگونه جامعه ما می تواند در برابر دشمن بایستد.»

مبارزات سیاسی- فرهنگی شهید مفتح

نویسنده: رحیم نیکبخت

چکیده:

در پیروزی انقلاب اسلامی عوامل متعددی را می توان مؤثر دانست. آن چه تا کنون در بررسی های مربوط به علل این رویداد کم تر مورد توجه قرار گرفته است، عومل و زیر ساخت های فرهنگی این انقلاب بزرگ است. در کنار مبارزات سیاسی، تلاش های فکری و فرهنگی وجه اهمیت شخصیت های مبارزی چون آیت الله دکتر مفتح، شهید مطهری و شهید باهنر و دیگران بوده است. این مقاله به بررسی زندگی و مبارزات شهید مفتح می پردازد.

شهید آیت الله دکتر محمد مفتح

در پیروزی انقلاب اسلامی عوامل متعددی را می توان مؤثر دانست. آن چه تا کنون در بررسی های مربوط به علل این رویداد کم تر مورد توجه قرار گرفته است، عومل و زیر ساخت های فرهنگی این انقلاب بزرگ است. در کنار مبارزات سیاسی، تلاش های فکری و فرهنگی وجه اهمیت شخصیت های مبارزی چون آیت الله دکتر مفتح، شهید مطهری و شهید باهنر و دیگران بوده است.
با آغاز نهضت اسلام به رهبری امام خمینی در سال 1341، شاگردان مکتب ایشان به تبعیت از استادشان وارد صحنه ی مبارزه شدند. دکتر مفتح با سفرهایی که به نواحی مختلف جهت سخنرانی می نمود، مردم مسلمان را به وظایف دینی و سیاسی آگاه می کرد. با دستگیری و تبعید امام خمینی، مبارزه متوقف نگردید؛ بلکه به تأثیر از جو خفقان ایجاد شده، تاکتیک مبارزات تغییر کرد. در این رویکرد شاگردان امام ضمن مبارزه ی سیاسی به بستر سازی فکری و فرهنگی به منزله ی یک اقدام انقلابی توجه خاصی ورزید ند .

آیت الله مفتح علاوه بر حضور قوی در صحنه ی مبارزات ضد حکومت، دارای سوابق قابل توجه فرهنگی بود. تدریس در دبیرستان دین و دانش که راه و روش جدیدی را در پیش گرفته بود و هم گامی با مؤسسان اندیشمند آن، چون دکتر بهشتی و آیت الله حائری تهرانی و نیز تشکیل کانون دانش آموزان و فرهنگیان قم، از آن جمله است. تأسیس مجمع اسلام شناسی برای پژوهش در مسائل بنیادی اسلامی و انتشار چندین جلد کتاب از این مجموعه، تحت نظارت دکتر مفتح از فعالیت های مهم فرهنگی اسلامی نیروهای مذهبی به شمار می رود. گردانندگان این مجموعه، متفکران و نویسندگانی در حوزه ی مطالعات اسلامی بودند که در دو سو مشغول مبارزه ی قلمی بودند؛ نخست در مقابل استعمار فرهنگی غربی حاکم بر جامعه و دیگری اصلاح اندیشه های انعطاف ناپذیر برخی اقشار متحجر مذهبی که خود از عوامل رویگردانی افراد بسیاری ازدین و مذهب بودند. در این مبارزه ی پردامنه ی فکری و فرهنگی، لازم بود هم آشنایی و تسلط کامل بر اسلام و معارف حقه ی شیعه در حوزه های علمیه حاصل گردد و هم با اندیشه های جدید موجود در دانشگاهها آشنا شود. شناخت اسلام راستین و ناب از یک سو برای زدودن خرافات و پیرایه های بی پایه در میان اقشار مذهبی و از سوی دیگر برای ارایه در مجامع دانشگاهی ضرورت داشت .
شخصیت هایی چون آیت الله شهید مظلوم دکتر بهشتی، آیت الله دکتر مفتح، دکتر محمد جواد باهنر، استاد مرتضی مطهری، و ... از آن جمله اندیشمندان تربیت شده ی مکتب امام خمینی بودند که برای تعدیل، تغییر و تصحیح نظر دانشگاهیان نسبت به اسلام و مذهب، قدم در دانشگاه ها گذاشته و با تحصیل و یا تدریس و فعالیت گسترده، مروج اسلام ناب در مراکز دانشگاهی شدند. این اندیشمندان برای تأثیر گذاری بیشتر به استخدام در وزارت فرهنگ و وزارت آموزش عالی در آمدند تا ضمن حفظ وظایف اجتماعی بتوانند در تعلیم و تربیت اسلامی جوانان نقش داشته باشند و اگر به فعالیت های اجتماعی تبلیغی هم می پردازند، صرف انجام وظیفه باشد، نه نیازهای روزمره. دکتر مفتح از این شیوه ی فعالیت به عنوان (تز روحانی غیر حرفه ای ) تعبیر می نمود.
محدودیت روزافزون فعالیت های تبلیغی و ارشادی، طی سال های بعد از تبعید امام، آیت الله مفتح را مجبور کرد در فعالیت های خود خط مشی جدیدی را اتخاذ نماید، زیرا در سال 1351 توسط ساواک ممنوع المنبر گردیده بود. تمرکز بر فعالیت های آموزشی در دانشکده ی الهیات و معارف اسلامی، اقامه ی نماز در مسجد دانشگاه تهران، راهنمایی دانشجویان مقاطع مختلف از جمله ی این خط مشی ها بود.
پذیرش امامت جماعت مسجد تازه تأسیس جاوید و دایر کردن کلاس های مختلف، به زودی حساسیت ساواک را برانگیخت. احضار و اخطار به بانی مسجد و أخذ تعهد کتبی از او اقدامات صورت گرفته برای جلوگیری فعالیت در مسجد جاوید بود. سخنرانی آیت الله سید علی خامنه ای در مسجد جاوید، هم به دستگیری ایشان منجر شد و هم به دستگیری دکتر مفتح. هر دو دستگیر و تحویل کمیته ی مشترک ضد خرابکاری گردیدند.
همچنین دکتر مفتح امامت جماعت مسجد قبا را پذیرفته بود، نام این مسجد هم، برگفته از مسجد قبای پیامبر اکرم (ص) بود به حق هم در تاریخ انقلاب اسلامی نقش مهمی ایفا کرد. نزدیکی به حسینه ی ارشاد و جوان گرایی دکتر مفتح در فعالیت های خود در اندک مدتی، این مسجد را به کانون رفت و آمد نیروهای انقلابی تبدیل کرد. بر نامه های موفق رمضان و برگزاری با شکوه نماز عید فطر سال 1356 در تپه های قیطره تجربه ای موفق بود که در سال بعد ـ 1357 ـ به نحو احسن مورد استفاده قرار گرفت.

برگزاری اولین تظاهرات گسترده ی مردم تهران در روز عید فطر بعد از اقامه ی نماز، زمینه ساز راه پیمائی های بعدی گردید. راه پیمایی روز پنج شنبه 16 شهریور در ادامه ی تظاهرات روز عید فطر ـ 13/6/1357 ـ دومین حرکت گسترده ی مردم تهران بود. تظاهرات 17 شهریور و کشتار مردم در میدان ژاله، حرکت انقلاب برای سرنگونی سلطنت پهلوی راتندتر کرد.
هماهنگی هایی که از سالیان قبل بین روحانیون انقلابی وجود داشت، در این سال، تشکیلاتی را به نام (( جامعه ی روحانیت مبارز)) به وجود آورد تا نهضت را برای حصول پیروزی سازمان دهی و هدایت نماید. آیت الله مفتح در کنار استاد مطهری و آیت الله بهشتی از اعضای مؤسس و اصلی و سخن گو و اولین دبیرکل این تشکیلات بود.
در تشکیل کمیته برای استقبال از امام خمینی او حضور فعال داشت. تصاویر بر جای مانده از سخنرانی تاریخی امام در 12 بهمن سال 1357 در بهشت زهرا، حکایت از حضور او در کنار امام در جایگاه سخنرانی دارد. پیروزی انقلاب اسلامی، نیروهای انقلابی را با چالش های جدیدی رو به رو ساخت. تأسیس نظام جدید بر ویرانه های نظام شاهنشاهی و مشکلات ناشی از این انقلاب و دگرگونی، اندک نبود . تأسیس نهادهای انقلابی برای سر و سامان دادن به وضعیت نابسامان و مقابله با جریان های ضد انقلاب، از اولین ضرورت های کشور بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسجد قبا با توجه به سوابق سازماندهی و هدایت در دوران انقلاب از اولین مساجد تهران بود که تشکیل کمیته ی انقلاب اسلامی را در خود شاهد بود.
در کنار مشاغل و گرفتاری های مسئولیت کمیته ی مسجد قبا، آیت الله مفتح، قسمت عمده ی وقت و انرژی خود را صرف دانشکده ی الهیات و دانشجویان می نمود. پی ریزی یک نظام بر اساس آرمان های اسلامی و انسانی، تلاش مضاعفی را طلب می کرد، به ویژه آن که، فعالیت گروه های چپ در دانشگاه ها ضرورت توجه به نسل جوان دانشگاهی را برای رهبران فکری و فرهنگی انقلا ب اسلامی چند برابر می کرد.
تلاش برای نزدیکی قشر دانشگاهی به قشر روحانی و بالعکس، دو گروه مهم و سازنده ی کشور، چه در دوره ی قبل از پیروزی و چه بعد از آن ، از ویژگی های قابل مشاهده دکتر مفتح است. او که در حوزه ی علمیه به درجه ی اجتهاد در استنباط احکام شرعی و فقهی رسیده بود، در عین حال با گذاشتن قدم به دانشگاه، تحصیلات آکادمیک را هم در عالی ترین سطح کسب کرده بود. بعد از انقلاب، اولین قدم های اساسی و اصولی برای ایجاد وحدت در این دو قشر توسط او برداشته شد.
آن چه در سراسر زندگی این رادمرد شهید می توان به خوبی یافت ، اخلاص و عمل بر طبق و وظیفه ی الهی و نیز مبارزه ی سرسختانه و مستمر با رژیم طاغوتی بر همان مبنای انجام وظیفه ی الهی خود می باشد و مبارزاتی که با گوشه هایی از آن در این کتاب آشنا شدید.
چند دهه مبارزه با رژیم پهلوی که با تکیه بر قدرت فراوان و اختناق وسیعی که در سراسر کشور ایجاد کرده بود ، کار آسانی نبود. در هر زمان و مکان شکل خاص خود و تاکتیک ویژه ی آن زمان و مکان را می طلبید. ولی آنچه استمرار داشت، اصل مبارزه با رژیم طاغوتی پهلوی ، برای پی افکندن و استقرار حکومت اسلامی بود .
این تصویر خلاصه ای از تمام تلاش های مخلصانه و شبانه روزی مجاهد نستوه حضرت آیت الله شهید دکتر مفتح می باشد . هم او که پس از یک عمر مبارزه ی خستگی ناپذیر با رژیم شاه و طراحی و راه اندازی راهپیمایی های میلیونی، نقش بسیار چشم گیری در اوج گیری پیروزی انقلاب اسلامی ایفاد کرد ؛ با پیروزی انقلاب اسلامی ، وظیفه الهی خود را تلاش در سنگر سازندگی فرهنگی، معنوی و اقتصادی میهن اسلامی دانست و در کنار وظایف سنگینی هم چون شورای انقلاب ، کمیته ی انقلاب اسلامی و ... دقت قابل توجهی را به این امر اختصاص داد.
اما دریغ و افسوس که استفاده ی انقلاب از دست پرودگان مکتب روح الله به دست گل چین شوم خوارجیان فرقان، چندان طول نکشید و آیت الله دکتر مفتح هم در مسلخ عشق قربانی دوست شد و نبه دوست دیرینش آیت الله مرتضی مطهری ملحق شد. با گذشت بیست و پنج سال از شهادت این عزیزان جای خالی آنها در عرصه های علم و دین هر روز بیشتر از پیش احساس می شود .
روحشان در محشر با روح امامشان شاد باد ....
منبع: کتاب زندگی و مبارزات آیت الله شهید دکتر محمد مفتح